تأثیر میکروتارگتینگ شناختی در پلتفرم‌های دیجیتال بر قطبی‌سازی ایدئولوژیک در بحران‌های سیاسی: رویکردی نظری با تأکید بر مفاهیم جنگ شناختی
کد مقاله : 1176-COG (R1)
نویسندگان
محمد حسین عوده زاده *1، بهزاد جلالوند2
1دانشجوی دانشگاه شهید محلاتی
2شاغل در دانشگاه شهید محلاتی
چکیده مقاله
در عصر دیجیتال، میکروتارگتینگ شناختی به‌عنوان ابزاری پیشرفته در جنگ روانی، با بهره‌گیری از داده‌های روان‌شناختی و الگوریتم‌های پیچیده، ادراکات عمومی را هدف قرار داده و پیامدهای عمیقی برای انسجام اجتماعی و ثبات سیاسی به همراه دارد. این مقاله با رویکردی نظری به بررسی نقش میکروتارگتینگ در تشدید قطبی‌سازی ایدئولوژیک در بحران‌های سیاسی می‌پردازد. با ترکیب چارچوب‌های جنگ شناختی، علوم سیاسی، و تحلیل رسانه‌ای، این پژوهش مکانیزم‌های میکروتارگتینگ، شامل هدف‌گیری روان‌محور و فریم‌سازی عاطفی-شناختی، را تحلیل کرده و تأثیرات آن بر سوگیری تأییدی، انزوای شناختی، و فرسایش گفت‌وگوی دموکراتیک را روشن می‌سازد. یافته‌ها نشان می‌دهند که میکروتارگتینگ، به‌ویژه در بستر بحران‌هایی مانند انتخابات یا اعتراضات، با تقویت شکاف‌های اجتماعی و تضعیف مشروعیت نهادها، چرخه‌ای از بی‌ثباتی سیاسی ایجاد می‌کند. این مقاله چارچوبی مفهومی ارائه می‌دهد که این چرخه را تبیین کرده و پیشنهادهایی سیاستی نظیر تنظیم شفافیت تبلیغات دیجیتال، ارتقای سواد رسانه‌ای، و تقویت گفت‌وگوهای بین‌گروهی را مطرح می‌کند. با وجود محدودیت‌های رویکرد نظری، این پژوهش با معرفی مفاهیم نو مانند «چرخه‌های عاطفی-شناختی»، به فهم بهتر جنگ شناختی کمک کرده و زمینه را برای مطالعات تجربی آتی فراهم می‌سازد.
کلیدواژه ها
میکروتارگتینگ شناختی، قطبی‌سازی ایدئولوژیک، جنگ شناختی، بحران سیاسی، فضای سایبری
وضعیت: پذیرفته شده