بسم الله الرحمن الرحیم

تقریر ظرفیت­های بی­‌نظیر پیشینی در ذهن و بسط و توسعه پسینی آنها در تعامل با محیط، فرصت پردازش اطلاعات پیرامونی برای انسان را فراهم کرده است و منجر به افزایش توان زیست و دوام پذیری انسان شده است اما در عین حال این ظرفیت­های تحلیلی، آسیب پذیری‌­هایی را فراهم آورده است که از بدو وجود انسان در این کره خاکی مورد بهره­‌برداری جنگی قرار گرفته و مبنای ایراد خسارتهای فراوانی بوده است.

جنگ شناختی نوعی از جنگ­های نوین است که در آن استدلال گروه یا جمعیتی از یک ملت با هدف غلبه، تحقیر و یا طرد، مورد تغییر، دستکاری یا انحراف قرار می گیرد. این نوع بهره‌­برداری از استدلال انسان­ها ناشی از تسلط و شناخت بازیگران معاند از فرایندهای شناختی است که جمعیت هدف از آن­ها برای تعامل با محیط خود مورد استفاده قرار می­دهد. در جنگ­‌های شناختی مدرن، به کمک ابزار فناورانه، آگاهی افراد از واقعیت مورد تعدیل و دستکاری قرار می­‌گیرد که در نهایت منجر به اتخاذ تصمیم غلط و یا حداقل مانع رسیدن به تصمیم صحیح می شود. هدف نهایی از جنگ شناختی نیز استفاده تسلیحاتی از شناخت انسان­ها برای تسلط بر آنها است. شناخت عبارت از تمامی شیوه­ها، ابزارهای بدنی(رفتار یا فعالیت فیزیکی)، و همه فرایندهایی است که انسان با بسیج کردن آنها امکان حصول دانش از جهان و بافت پیرامون را فراهم می سازد و آن را در قالب یک نمود عینی و یا غیر عینی، ارائه می‌­دهد. فرایندها نیز شامل سطوح مختلف پردازش اطلاعات می‌­شوند که از آن جمله می‌­توان به احساس، ادراک، برنامه‌­ریزی جنبشی، تطابق و کنترل حرکات بدن، فیلتر توجه، کنترل و مدیریت حافظه های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت، ظرفیت­های یکپارچه­‌سازی ذهنی، ظرفیت‌های قراردادسازی ذهنی، بیان و زبان اشاره کرد. در دنیای دیجیتال امروز، وابستگی انسان به ابزارهای فناورانه و عدم برقراری انطباق با پیچیدگی های جهان بدون این ابزار، به دلیل عدم بسط ظرفیتهای شناختی متناسب با ظرفیتهای فناورانه، انسان را با چالشهای فراوانی روبرو کرده است به گونه ای که این ابزارهای دیجیتال در کنار مغز انسان به پردازش اطلاعات و ادراک می پردازند و حتی در برخی مواقع جای مغز انسان را در ادراک از پدیده ها نیز گرفته اند.  بر همین اساس، رزم شیوه‌­ها و راهبردهای جنگ­‌های مبتنی بر تحریف شناخت انسان با بسط فناوری در طول تاریخ متکلف­تر شده است و سرعت رشد و توسعه آنها در عصر جاری به حدی است که امکان توسعه متقارن و متوازن رویکردهای دفاعی متناسب با این تهدیدات میسر نبوده است. گام نخست در مقابله با این تهدیدات، شناخت ظرفیت ها و مشخصات این نوع از تهدیدات است.

بدیهی است که جنگ ترکیبی ماهیتی پویا و در حال توسعه‌ در ابعاد مکان و زمان دارد که امکان فهم و درک آن را برای بازیگران دشوار می‌سازد. بر همین اساس، استفاده از یک چارچوب تحلیلی مناسب، خلأهای مفهومی در درک این پدیده و ترسیم شاخصه‌های مشترک آن را تسهیل می‌­کند. علاوه بر آن، هر گونه اقدام در سطوح سیاست­گذاری و تصمیم‌سازی نیازمند شناخت ویژگی‌­های روان­شناختی و عصب شناختی ذهن انسان است و نظام اسلامی را برای استخدام اقدامات متقابل میدانی، بومی­‌سازی جنگ­های ترکیبی و شناختی و اتخاذ اقدامات حقوقی و اقدامات آموزشی و آگاهی‌­افزایی، توانمندتر می­‌سازد.  بر همین اساس، همایش جاری تلاشی است تا با استفاده از ظرفیت­‌های پژوهشگران و بررسی و مداقه در جدیدترین دستاوردهای جنگ شناختی در علوم انسانی، متناسب­ترین و مهم‌­ترین مفاهیم، شیوه‌­ها و راهبردهای مقابله‌­ای در تهدیدات شناختی و ترکیبی و مصادیق کاربست آنها به ویژه در رسانه، انگاره‌ه­ای پراگماتیک را احصاء و در اختیار تصمیم سازان نظام قرار دهد تا بارقه­ کوچکی در تنویر مسیر حرکت به سوی تمدن نوین اسلامی باشد.